به گزارش سینماپرس، سینما و تلویزیون با گذشت چند دهه از جنگ تحمیلی تاکنون نسبت به تصویر کشیدن این دوران موفق بودهاند. با یادی از مرحوم بهبهانینیا نویسنده مطرح کشورمان که امروز در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد، سریال "خاک سرخ" و "کیمیا" جزو کارهای ماندگار تلویزیون شدند و عباس غزالی که درباره این نوع آثار با او به گفتوگو نشستیم، سریال "مینو" که بسیاری انتقاد کردند چرا ادامه پیدا نکرد؟
یکی از کسانی که در عرصه تولید آثاری برای نشان دادن اتفاقات جنگ تحمیلی پیشرو بود، مرحوم رسول ملاقلیپور است که در کنار بسیاری از آثار، "بلمی به سوی ساحل" را به یادگار گذاشت. این فیلم در سال ۱۳۶۴ و در شرایطی ساخته شد که جنگ تحمیلی هنوز ادامه داشت. به همین دلیل با اینکه دومین تجربه کارگردانی سازندهاش بود، اما فضا و موقعیتهای فیلم بسیار طبیعی از آب درآمدهاند. این واقعیت تلخ که بنیصدر از ارسال جنگافزار به جبهههای دفاع از کشور خودداری میکرد، تا به حال در هیچ فیلم دیگری بازگو نشده و این افتخار نصیب فیلم رسول ملاقلیپور شد.
سهم عمدهای از این فضای فیلمسازی برعهده احمدرضا درویش بود که سه فیلم "کیمیا"، "سرزمین خورشید" و "دوئل" را از خودش به یادگار گذاشت. یکی از فیلمهای قابل توجه دیگر، "روز سوم" محمدحسین لطیفی است که بخشی از ایثارگریها و رنجهای مردم شهر خرمشهر را از دفاع از خود و همچنین رذالت بعثیها به نمایش درآورد. "کودک و فرشته" تصویری واقعی و متفاوت از خرمشهر جنگزده و در حال اشغال را نشان داد. "گل پامچال" یکی از سریالهای خوب در این حوزه به شمار میرود که از شبکه یک سیما روی آنتن رفت.
در کنار "خوش رکاب"، "خاک سرخ" و حتی "رقص پرواز"، میتوان به سریال "مینو" امیر پوروزیری اشاره کرد. سریالی که قرار نبود با سقوط خرمشهر به پایان برسد و ادامه پیدا کند. همان روزها کارگردان سریال عنوان کرد که: "همان زمان که نگارش را آغاز کردیم بنا بود با فتح خرمشهر قصه را به پایان برسانیم نه با سقوط خرمشهر! اما از آنجایی که به عهدمان وفادار بمانیم و از طرفی به درخواست مردم مبنی بر ساخت ادامه این سریال پاسخی داده باشیم، در تلاشیم تا بتوانیم این سریال را در فصل دوم نیز تولید کنیم. "
اما این سریال ادامه پیدا نکرد و خیلی موضوعاتی از این دست باعث شد تا تسنیم با عباس غزالی یکی از بازیگران نقش اصلی این سریال گفتوگویی داشته باشد؛ مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
* این روزها مشغول چه کاری هستید؛ مراقبت از کرونا و یا در جلوی دوربین سریال یا فیلمی قرار دارید؟
بعد از سریال "شاهرگ" که مربوط به زمان انقلاب و بمبگذاریها و ترورهای سریالی میشد مدتی به خاطر کرونا کمکار شدم و به خاطر خانواده مراقبت میکردم؛ فیلم کوتاه ساختم و در یک فیلم سینمایی حضور پیدا کردم که در سکوت خبری ساخته میشود.
این روزها در فیلم سینمایی "گنجشک" ایفای نقش میکنم. فعلاً درباره جزئیات آن نمیتوانم چیزی بگویم و امیدوارم با از بین رفتن کرونا بتوانم بیشتر در خدمت سریالها و فیلمهای متعددی باشم و از این طریق بتوانم به مردم کشورم، خدمت کنم.
برخی میگویند تاریخ مصرف دفاعمقدس تمام شده است!
* چرا کارهایی مثل "مینو" که برای ادای احترام به دفاع مقدس، ساخته شدهاند کمتر ساخته میشود؛ نسل جوان امروز به این مفاهیم ارزشمند نیاز دارند و باید بیش از این کارها ساخته شوند؟
دفاع مقدس مملو از قهرمانانی است که واگویی زندگیهایشان میتواند برای کودک، نوجوان و جوان امروز درسهای ارزشمندی داشته باشد. لحظه لحظه و ثانیه ثانیه زندگی این بزرگان، میتواند دستمایه بسیاری فیلمنامههای جذاب سینمایی و تلویزیونی بشود. وقتی به من چنین پیشنهاداتی میشود به شدت با اعتقاد و علاقه، آن کارها را میپذیرم تا بتوانم گوشهای از رشادتها و از خودگذشتگیهای این بزرگان را به تصویر بکشم. واقعاً پروژههایی مثل "وضعیت سفید" و "مینو"، این فضا را برایم در عرصه بازیگری فراهم کرد.
خوشبختانه در میانِ مردم هم بازتابهای خوبی داشت و تماشاگر ارتباط گرفت؛ متأسفانه گاهاً میشنوم برخی میگویند تاریخ مصرف دفاعمقدس تمام شده است! برایم تعجبآور است. از برخی همکاران هم میشنوم که میگویند این نوع فیلمها و سریالها خواهان ندارد؛ اما این را بدانید هر موقع درباره این اتفاقات مهم تاریخی ما که هر لحظهشان درس زندگی است کتابی نوشته میشود، فیلم و یا سریالی ساخته میشود بیننده دارد. مطمئناً هیچوقت کهنه نمیشود به نظرمن همیشه حرف برای گفتن در این زمینه وجود دارد و مخاطب بسیار هم استقبال میکند.
گلایه دارم آنطور که باید صداوسیما با سریال "مینو" برخورد نکرد!
* شما تجربه بازی در سریال "وضعیت سفید" هم داشتید...
خوشبختانه این تجربه در "وضعیت سفید" حمید نعمتالله را داشتم که به نوعی به حواشی جنگ پرداخته بود. خانوادهای که به واسطه بمباران دور هم جمع شده بودند. سریال "مینو" تمام و کمال به خرمشهر و آغاز جنگ و ورود دشمن به خاک خرمشهر پرداخته بود. جالب این بود ما در این سریال، مردمی را میدیدیم از جنس خودمان؛ مردمی که زندگیشان را دارند و وقتی دشمن واردِ خاکشان میشود برای دفاع از مامِ وطنشان وارد میدان میشوند. واقعاً با عشقم در این سریالها بازی کردم و باز هم پیشنهاد بدهند بازی میکنم.
اما گلایه دارم آنطور که باید صداوسیما با سریال "مینو" برخورد نکرد! در حقِ این مجموعه تلویزیونی اجحاف شد. حتی در جشنواره فیلم و سریالهای تلویزیونی هم آنطور که باید و شاید این سریال را ندیدند. بعدها پیگیر شدیم، مسئولین امر میگفتند که "مینو" محصول تلویزیون نبوده و در مجموعههای دیگری مثل روایت فتح و بعدها اوج ساخته شده است، چنین برخوردهایی کردهاند.
برایم خیلی عجیب است مگر قرار نیست در حوزه فرهنگ و هنر کار خوبی عرضه شود! مگر همه در یک تیم و خانواده نیستیم! چه فرقی میکند کار در تلویزیون تولید شده باشد یا در جایی دیگر؟ مهم این است تماشاگر بپسندد و تأثیر فرهنگی خودش را بگذارد؛ واقعا نسل امروز نیازمند چنین مفاهیم ارزشمندی است و باید دست به دست هم بدهیم درباره جنگ تحمیلی و دفاع مقدس کارهای ارزندهای ساخته شود.
خیلی از این صحنهها سانسور و کوتاه شد
* برای حضور هنرمندانهتر در چنین آثاری، آن روزگار دفاع مقدس را درک کردهاید؟
در آن دوره سن و سالی نداشتم و متولد ۱۳۶۳ هستم. چیز به خصوصی خاطرم نیست در حد چند عکس و فریم در ذهن ندارم؛ روزگاری به ذهنم میآید پنجرهها را نوار چسب رنگی ضربدری زدند در آن روزهایی که ماجرای بمباران اتفاق میافتد. یادم است آژیر خطر میزدند و دلهره و استرس خانوادهها را میدیدم. برادر بزرگترم و پدر خدا بیامرزم که به دنبال پناهگاهی در تاریکی بودند و چراغ قوه را روی آن پلههای تنگ و باریک میگرفتند. و ما در کوچه و خیابان بازی میکردیم؛ چنین چیزهایی به یادمان میآید. اما برای درکِ بهتر، هرچه دیدم در فیلمها بوده است. از گفته بزرگترها و مطالعه کتابها هم استفاده کردم.
سریال "مینو" از جمله آن کارها بود؛ من نقش رضا شکری را بازی کردم به گفته کارگردانش آن احساسی که در این کار گذاشتی، در هیچکدام از کارهایت این طور نبودی! گروه خیلی تلاش کردند به واسطه دوربین و صحنهآرایی، فضاهای واقعیتگونهای را خلق کنند اما بعدها شنیدم خیلی از این صحنهها سانسور و کوتاه شد. جالب است که برخی از مسئولین گفتند به خاطر اینکه خیلی واقعی شده حذف کردیم! مگر ما به عنوان هنرمند نباید تلاش کنیم کاری بسازیم که نزدیک به واقعیت باشد!؟ وقتی این اتفاق میافتد خستگی به تن هنرمندان میماند.
کاراکتر حاج کاظم و فیلم "آژانس شیشهای"
* با کدام یک از فیلمهایی که درباره دفاعمقدس ساخته شده، ارتباط بیشتری گرفتید؟
من خودم در فیلم سینمایی "دلبری" که به نوعی درباره جانبازان دفاع مقدس، بود بازی کردم. هرچند حضور کوتاهی در این فیلم داشتم اما سعی کردم در کاراکتر یک فرزند شهید، حضور تأثیرگذاری داشته باشم. در هرکاری میروم سعی میکنم علاوه بر مسائل فنی، با اعتقاد ایفای نقش کنم؛ باعث میشود شور و هیجان و احساس خاصی در آن نقش بهخصوص ایجاد کنیم. خیلی از فیلمها را دیدهام اما فیلم "آژانس شیشهای" و کاراکتر حاج کاظم سالها است برای من درسِ بازیگری است و بارها و بارها دیدهام. آنقدر این فیلم حال عجیبی به من میدهد که مونولوگ پرویز پرستویی را حفظم.
* شما از دلیلِ ادامه پیدا نکردن "مینو" خبری دارید؟
هنوز هم به صفحه اینستاگرامی امیر پوروزیری کارگردان سریال "مینو" سر بزنید میبینید که عکسی از مینو منتشر کردهاند که این داستان ادامه دارد. چه اتفاقی میافتد که برخی از مسئولین و دستاندرکاران میگویند این کار برای ما نیست و این کار رها میشود بسیار برایم عجیب است.
اولین نفرم که با "مینو ۲" قرارداد میبندم
* چرا سریالسازی به سمت کارهای سطحی رفته و از کارهای عمیق و ماندگار خبری نیست؟
امروز تصمیمگیریها برای ساخت سریالها و فیلمها، علامت سؤالی را برایم ایجاد کرده که چرا درباره این همه موضوع مهم و ساختاری خصوصاً کارهای دفاعمقدس کارهای مثمرثمر ساخته نمیشود و از طرفی دیگر ماجراهای مجازی و مسائلی که اتفاق عمیقی نیستند و خیلی ثبات هم ندارند به آن موضوعات پرداخته میشود. خوشبختانه یا متأسفانه فضای مجازی خیلی نسل جدید را درگیر خودش کرده و اینکه بتوانیم خوراک دقیق و آموزنده و خوبی را در اختیار مخاطب امروز قرار بدهیم اهمیت دارد.
وقتی در این زمینه ضعیف عمل میکنیم و خوراک خوبی در کار نباشد مخاطب مجبور است به خیلی از تلویزیونهای غربی یا فیلمهای غربی، یا مثلاً فضایمجازی و اتفاقاتی که متأسفانه درگیرش هستیم سوق پیدا میکنند. اعتقادم این است سینما و تلویزیون ما خیلی میتواند به فیلمها و سریالهای عمیق و پرمحتوا بپردازد.
خیلی از رزمندگانی داریم خیابان، اتوبان و کوچه به نامشان است و زندگیهایشان جای بحث دارد و باید تبدیل به سناریوهای سینمایی و تلویزیونی شود. فکر میکنم در این باره کمکاریهایی کردهایم و منِ بازیگر به جرأت میتوانم بگویم اتفاق این چنینی باشد با جان و دل میپذیرم و جزو اولویتهایم خواهد بود.
فصل دوم سریال "مینو" بخواهد ساخته شود به عنوان اولین نفر قرارداد میبندم. بچهای را بزرگ کردهایم رهایش کردهایم؛ نباید بگذاریم این بچه سرراهی بشود. بسیاری در فضایمجازی پیام میدهند ای کاش فصل دوم "مینو" ساخته شود.
آرزو داشتم نقش تکتیرانداز را بازی میکردم
* کاراکتری که همیشه دوست داشتید بازی کنید و این اتفاق هنوز نیفتاده است؟
به داستان زندگی شهید عبدالرسول زرین علاقهمندم؛ همان تکتیرانداز برتر جهان که قصهاش همیشه به شدت جذاب بوده است. متأسفانه این فیلم را هنوز ندیدهام اما امیدوارم حق مطلب ادا شده باشد. روزی امیدوارم این توفیق را داشته باشم. قهرمانانی که مطمئنا زندگیشان ساخته شود به شدت ویژه و جذاب میشود اگر واقعاً درست به آن پرداخته شود.
غربیها توانستند نفوذ کنند
* شما به یک قهرمان واقعی اشاره کردید که سالها در سینما و تلویزیون خبری از نمایش قهرمانان واقعی نیست؛ چرا به این فقدان توجهی نمیشود؟
به نظرمن خیلی سال است از آن قهرمانان در سینما خبری نیست که وقتی مخاطب از سالن سینما بیرون میرفت حسّ رضایتمندی داشت و خودش را جایِ آن قهرمان میدید. چند سالی است این اتفاق نمیافتد؛ کما اینکه هالیوود قهرمان ندارد و قهرمان میسازد. و در کتاب و دفتر هم میبینیم آن قهرمانان پوستر روی دفتر و کتاب میشوند؛ آنها توانستند نفوذ کنند؛ متأسفانه آنطوری که باید نتوانستیم برای نسل جدید، تصویرگر خوبی باشیم و این قهرمانان را بهتر معرفی کنیم حیف است و امیدوارم اتفاق خوبی بیفتد.
* یک سؤالی بپرسم فارغ از بحثهایی که کردیم. چرا شما کمتر در فضای اظهارنظرهای مجازی حضور پیدا میکنید و اصلاً این فعالیت را مثلِ برخی از همکارانتان ندارید؛ دلیل خاصی دارد؟
من همیشه در تلاشم آن جایگاه فعلی که دارم را از دست ندهم. عقبهام را هیچوقت فراموش نمیکنم و هدفی دارم که در آن راستا حرکت میکنم. وقتی بچه بودم آقای پرستویی همیشه در بازیگری الگویم بودهاند و افتخار دارم گاهی تلفنی صحبت میکنم. همیشه دنبال این موضوعم که از خودم عاقبت بهخیری بهجا بگذارم و روزی که نبودم یک اسم خوبی از من به جای بماند.
* خودتان را سلبریتی میدانید؟
من تعریف این واژه را دقیقاً نمیدانم؛ چطوری و از کجا در سیستم ما نفوذ کرد. چیزی که عمیق و جدی نیست و زیاد به آن توجه نمیکنم.
به من هم گفتند املاک دبی را تبلیغ کنم!
* بسیاری از همکاران شما به سمت آگهی بازرگانی رفتهاند و تبلیغ میکنند شما پیشنهادی داشتهاید و کاری در این زمینه کردهاید؟
پیشنهاد داشتم و نکردم. یکی از آن پیشنهادات، املاک دبی بود که برای دوستان حواشی شد. یادم است پرسیدم برای کجاست و جستجو کردم به جایی رسیدم که گفتم ببخشید من نیستم. اتفاقاً پول خوبی هم میدادند. راستش را بخواهید انسان جایزالخطاست اما خودم سعی میکنم آهسته و پیوسته، بررسیها را پیش ببرم. همکارانم قابل احتراماند اما من تا به الان احساس این را ندارم و نکردم که بخواهم همچنین ماجراهایی داشته باشم. حتی در صفحه مجازیام مختص خودم است هرکاری کردم خیلی دلی بوده و شکل حمایتی از مشاغل آسیبدیده و خیریهای باشد.
ارسال نظر